زندگی نامه
اینجانب عبدالمجید مقامی زندگی نامه خود را در چند بخش تنظیم می نمایم
بخش اوّل:
تحصیل،در سال 1338 در یکی از روستاهای اطراف دزفول متولد شدم، بعد از رسیدن به سن شش سالگی وارد دبستان گردیدم.
در نظام آموزش و پرورش رژیم گذشته ،از اولین گروهی بودم که بعد از اتمام کلاس پنجم وارد کلاس هفتم شدم و با موفقیت دوره راهنمایی را طی نمودم. از آنجا که مرحوم پدرم کشاورز بودند و در بسیاری از روزهای تعطیلی و بنابر موقعیت آن زمان،روی زمین کشاورزی کار می کردم بر این اساس در دوره دبیزستان علاقمند به تحصیل در رشته کشاورزی شدم .علی رغم اینکه تمام مراحل آموزشی را با تحمل هزاران سختی و مشقت با موفقيت گذراندم ولی هیچ کدام روح تشنه مرا استغنا نبخشیدند بر این اساس یعد از پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1362 تصمیم به ورود به حوزه علمیه قم را گرفتم که از آن تاریخ تاکنون مشغول تحصیل و تدریس و تالیف هستم که در بخشهای بعدی توضیح بیشتری در این مورد خواهم داد.بخش دوّم : دوران رشد علمی، بعد از ورود به حوزه علمیه قم بصورت جدی تمام تلاش خود را بکار بردم تا در حوزه علمیه به موفقیت های برسم که البته در این دوران جنگ تحمیلی باعث می شد بنابر نیاز و ضرورت درس را تعطیل نموده و وارد جبهه های حق علیه باطل بشوم. در هر صورت بعد از طی مراحلی از تحصیل ، از سال 1370 مشغول به تدریس هم شدم . که بحمدلله در اثر تلاش فراوان و خستگی ناپذیر امروز کرسی تدریس سطح عالی حوزه علمیه قم را دارم. بغیر از تدریس در حوزه در مراکز علمی دیگر مثل مرکز جهانی علوم اسلامی ،دانشگا های مختلف تدریس می کردم. در کنار تدریس، کارهای پژوهش هم انجام می دهم که به تعدادی از آنها اشاره می کنم.
الف) بخش مقالات
1)سیره نبوی در عزت حسینی ،چاپ در مجموعه مقالات همایش سال عزت حسینی
2)تربیت اخلاقی بهترین زیر ساخت سند چشم انداز ملی 1404، چاپ در مجموعه مقالات همایش سند چشم انداز
3)چالشهای کلامی شبیه سازی انسان،چاپ در مجله علمی پژوهی اندیشه نوین دینی
4) 10 نکته در مورد کتاب فقهی تجدید الدوارسی ، چاپ در مجموعه مقالات همایش آیت ا.... معزی دزفولی
ب) بخش کتاب ها
1)شرح رسائل شیخ انصاری(ره)(جلد اول آن آماده برای چاپ است)
2)منجزیت علم اجمالی
3)حجیّت اجماع:پایان نامه دوره فوق لیسانس
4) شبیه سازی انسان از نظر فقه اسلامی: پایان نامه دوره دکتری(در مسیر چاپ قرار دارد)
5)امام شناسی
6) الان یک پروژه فقهی در دست دارم تحت عنوان قتل افراد خاص که امیدوارم تا پایان سال 1390 آنرا به پایان برسانم.
بخش سوم:
دوران مبارزات و تبلیغ:مبارزه خود را در دوران دبیرستان بر عیله رژیم پهلوی آغاز کردم. با چند نفر از دوستان هم فکر دبیرستانی مخصوصاً حبیب الله ایسوندی فعالیتهای خاصی در ضمن مبارزه انجام می دادیم از جمله مطالعه روی آثار شهید مطهری و پخش آنها بین جوانان دبیرستانی ،تکثیر و پخش نوارهای سخنرانی و اعلامیه های امام خمینی (ره) در میان دانش آموزان و مردم و شعار نویسی شبانه بر روی دیوارها.
در دوران دبیرستان که ما را برای اردو به شهر های مختلف مثل بروجرد ،اصفهان و ....می بردند در آنجا هم فعالیت های مبارزاتی را انجام می دادیم که بالاخره موج بیداری سراسر ایران را فرا گرفت وانقلاب شکوهمند اسلامی به رهبری روحانیت که در رأس حضرت امام خمینی (ره)بود به پیروزی رسید و نظامی براساس ولایت فقیه در ایران شکل گرفت. ولی هنوز ملت زجر کشیده ایران نفس راحتی نکشیده بودند که صدام عفلقی به دستور امریکا با ایران وارد جنگ شد در حالی که به دلیل انقلاب ،ایران هیچ گونه آمادگی دفاعی از خود را نداشت ولی در عین حال،ملت با تمام توان وارد عرصه جنگ شد و این کمترین هم به مدت 43 ماه در جبهه های مختلف از کردستان ایران ،عراق و کرمانشاه و ایلام گرفته تا جنوب و خوزستان در مناطق مختلف و عملیات گوناگو چه به عنوان رزمنده و چه به عنوان مبلغ حضور داشتم که شرح آن دفتری مستقل خواهان است . بالاخره ملت ایران با رهبری هوشمند و توانای خود اجازه ندادند یک وجب از خاک ایران به دست دشمنان بیفتد و بی گناهی خود را با خون جوانان مظلومش در دنیای کفر و صهیونیست به اثبات رساند.
بعد از دوران جنگ تحمیلی لازم بود که در عرصه های دیگر اجتماعی چه در سطح جامعه و چه در مجامع علمی مثل دانشگاه مشغول تبلیغ شویم و بحمد لله الان هم ادامه دارد .
وبیشتر تمایل به خدمت به مردم خودم یعنی خوزستان ودزفول دارم بر این اساس اکثر دوران تبلیغم را در مناطق مختلف خوزستان گذراندم و الان هم هر موقعی که برای تبلیغ پیش بیاید خوزستان دزفول را انتخاب می کنم.
بخش چهارم:
مسافرتهای علمی خارجی:
در ده آخر ماه صفر1389 معاونت بین الملل حوزه علمیه قم تصمیم گرفت که تعدادی از اساتید سطح عالی و خارج را به سفر برای دیدار و نشت علمی با شخصیت های علمی مخصوصاً دانشگاه الازهر بفرستد که دولت مصر با این سفر موافقت نکرد و بر این اساس تصمیم گرفته شد که گروه را به لبنان و سوریه اعزام نمایند . که سه روز در سوریه و چهار روز در لبنان با شخصیت های علمی شیعی و اهل سنت؛ دانشگاهی و حوزوی دیدار و نشست های مختلفی با آنها داشتیم که شرح آنها مفصل است.
در روز آخر علاوه بر دیدار با معاون سید حسن نصر الله حفظه الله تعالی ، دیداری هم از مرز اسرائیل داشتیم که در آنجا شکوه و عظمت ایران اسلامی نمایان و مشهود بود که در فرصتی مناسب آن را شرح خواهم داد.